چرا اینگونه نگاهم می کنی...این منم...
یک مرد کوچه گرد...خسته از دنیای درد...
در جنگلی که هر روز...زیر درخت هایش...
هنوز هم می شودنفس کشید...
در نوشته هایی که هنوز هم ...بوی بهار می دهند...
و قاصدکهایی که ...مست از بوی عشق هستند...
آری...این منم...همان مردی که دیوانه توست...